زنجیره عشق
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه
سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود.......
:: موضوعات مرتبط:
عاشقانه ,
,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
:: ادامه مطلب ...