زنجیره عشق
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه
سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود.......
:: موضوعات مرتبط:
عاشقانه ,
,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
:: ادامه مطلب ...