تو کجایی سهراب؟
آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند...
وای سهراب کجایی آخر؟...
زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند !
تو کجایی سهراب؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند,
همه جا سایه ی دیوار زدن !
وای سهراب دلم را کشتند
مي نويسم تا بداني :
باران ابرها زود گذرند
و باران چشم عاشق ماندگار تر !
مي نويسم تا بداني :
رد پا فاني و رد عشق سوزنده تر از هر آتش !
مي نويسم تا بداني :
اسم ها تکراري ولي يادشان همواره قشنگ !
مي نويسم تا بداني :
دوستت دارم و تمام نوشته هايم بهانه ست
براي گفتن " دوستت دارم "هاي دلم
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5