ارزشش را داشت عاشقتر شوم
ساقه ی بی تاب نیلوفر شوم
ارزشش را داشت با تنهاییم
با صلیب عشق همبستر شوم
عشق مفهومی به دور از عقل بود
ارزشش را داشت خیره سر شوم
بی تو تعریفی ندارد حال من
رد نشو ، بگذار تا بهتر شوم
خوب من کافی ست تا لب تر کنی
حاضرم اعجوبه ای دیگر شوم!
حس اندوهی مضاعف می*کنم
خاطراتت را که یادآور شوم
اولین دیدارمان را ثبت کن
تا حریف مصرع آخر شوم
تیر بارانم بکن با آذرخش
تا مطیع شعله ی آذرشوم
فتوحی
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6